حدود ساعت 3 صبح بود که برای انجام کارهای عقب افتاده از خواب بیدار شدم؛ رفتم و آبی به دست و صورتم زدم .

وقتی خودم رو توی آیینه دیدم، کمی چهره ام به طور غیر طبیعی قرمز بود خلاصه بیخیال شدم و چایی رو گذاشتم و کمی به کارهام رسیدگی کردم .

بعد از حدود 2 ساعت دوباره توی آیینه خودم رو دیدم و وحشت کردم !

چهره ام طوری قرمز شده بود که انگار کسی گلوی من رو گرفته و داره خفم میکنه !

یه کمی فکر کردم که دلیلش چیه؟

2 تا فرضیه برام ایجاد شد !

1- فشار خون

2- هنگ کردن سیستم گوارشی


گفتم اگر فشار خون باشه چای ترش باید اثری ایجاد کنه و خلاصه یکی دو فنجون چای ترش زدم اما جواب نداد !

بر خلاف مواضع و اعتقاداتم نسبت به علوم پزشکی دانشگاهی، گفتم برم بیمارستان تا یکی فشارم رو بگیره و خلاصه شال و کلاه کردم 6 صبح رفتم یکی از بیمارستان های سطح شهر و خلاصه نشستم روبروی پزشک اورژانس !

- مشکلت چیه؟

+ چهره ام از ساعت 3 تاحالا به طور غیر طبیعی قرمزه

- تب نداری؟

+ نمی دونم! دست بزن ببین دارم یا نه ! (دست نزد!)

- بذار فشارت رو بگیرم


بعد از اینکه فشارم رو گرفت:

- فشارت طبیعیه ، برات دو تا آمپول و یه قرص نوشتم اینا رو تهیه کن و استفاده کن، بهتر میشی !

+ چه دارو هایی نوشتید؟

- آمپول ها پنیسیلین و دگزامتازون هستند و قرص هم آزیترومایسین !


خون جلوی چشمامو گرفت در حدی که میخواستم بزنم پشت میز بُکشمش !

بلند شدم و بیمارستان رو گذاشتم روی سرم و گفتم گوسفند! تو از فشار خون طبیعی من چی فهمیدی که این آشغالا رو تجویز کردی؟ خاک بر سر اون مملکتی که برای تحصیل تو هزینه کرد و خاک بر سر تویی که 10 سال عمرت رو گذاشتی تا این آشغالا رو تحویل من بدی!

بعد که داشتم میرفتم بیرون نگهبان بیمارستان اومد گفت چه خبره؟!

منم آدم حسابش نکردم و زدم بیرون و بعد رفتم سراغ فرضیه ی دوم! یعنی هنگ کردن معده !

ذهنم نا خودآگاه رفت به سمت روغن کاری معده و ناگهان یاد چربی کله پاچه افتادم و بعد خواص دیگه ی اون !

تسبیح رو در اوردم و استخاره زدم ! خوب اومد! رفتم کله پزی!

قبلا هم از عارفی شنیده بودم که اگر هر قسمتی از بدن مشکل پیدا کرد برید همون قسمت گوسفند رو تهیه کنید و 7 تا حمد بخونید و بخورید! خوب میشید!

ما هم رفتیم آب مغز و گوشت صورت رو به ضمیمه ی 7 تا حمد زدیم به بدن و 15 دقیقه بعد که رسیدم منزل کاملا چهره ام طبیعی بود ... :)


نکته ی اخلاقی: من اعتقادی به علم پزشکی دانشگاهی نداشتم و ندارم و نخواهم داشت.  سعی کنید شما هم نداشته باشید چون عمر و سلامتی تون رو به حراج میذارید و بدونید که دوای شما در غذای شماست و شفای شما دست خدا و ائمه .