آدمی هستم، در راهی که انتخاب می کنم و تصمیمی که میگیرم هر کسی با هر جایگاهی مقابلم بایسته از روش رد میشم !
در اوج بحران سال 88، در جلسه ای پیرامون یک موضوع مهم و مرتبط با اتفاقات اون ایام، طرحی رو ارائه دادم که با مخالفت یک جلبک بسیار با نفوذ روبرو شد و به دلیل این مخالفت، طرح در اون مجموعه انجام نشد ولی نهایتا در دو هفته بعد از جلسه همون طرح رو در جای دیگری استارت زدم و نتایج فوق العاده ای هم حاصل شد و به بنده هم لقب ساختار شکن دادند :)

بگذریم...

از جلبکه براتون بگم که بعد از اون جلسه تا به امروز یقه اش رو ول نکردم!
در همه جای این کشور بی اعتبارش کردم، درد سر ها و مشکلات متعدد زیادی در مسائل مختلف براش درست کردم، چند ماه پیش برادرش رو درگیر گونی و صندوق عقب پژو و اوین کردم، محدودیت هایی بسیار بیشتر از میر حسین موسوی و کروبی براش ایجاد کردم طوری که درحال حاضر بجز تبدیل اکسیژن به دی اکسید کربن خاصیت دیگه ای نداره .

اینو گفتم تا اونهایی که باید حساب دستشون بیاد، بیاد و امیدوارم که لازم نباشه این روزا با برخی افراد، برخورد های مشابهی داشته باشم، چون متاسفانه اگر یقیه کسی رو بگیرم معلوم نیست که چه زمانی ول کنم !



پی نوشت: شماها راحت باشین، این پست مخاطب خاص دارد.